اسلام دین اندازه و معیار است. دینی است که پیروانش را در اصطلاح به حال خود رها نکرده و برای دین و دنیایشان برنامه، آن هم با متر و معیار داده است. متر و معیاری که برایمان معلوم میکند در مسیر بندگی و زندگی تا کجا آمده و در کجا ایستادهایم. متر و معیاری که در آیات قرآن به آن پرداخته شده است و امامان بزرگوارمان نیز درخصوصش برایمان چیزی کم نگذاشتهاند. ازجمله حضرت رضا(ع) که در روایت مشهوری برایمان از شاخصهای کمال عقل و رفتار انسان خردورز سخن گفته است؛ شاخصهایی که در تحف العقول، ص ۴۴۳ آمده است.
مردم از شما امید خیررسانی داشته باشند
امید و خیر دو کلیدواژه نخستین معیار امام رضا(ع) برای فردی است که عقلش به کمال رسیده است. امیدی که از خیررسانی به مردم میگوید. میدانیم که واژه خیر در مقابل شر و به معنای خوبی و چیزی است که مورد رغبت و خواسته همگان باشد. خوب است بدانیم واژه «خیر» از کلمات کلیدی قرآن و یکی از واژههای پربسامد در این کتاب است. آنچنان که آمده است، واژه خیر در بیشتر آیات در نقش اسم آمده است؛ مانند این آیه: «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُم؛ آن برای شما بهتر است»(بقره، آیه ۵۴) و همچنین میخوانیم: «وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَی؛ درحالی که آخرت بهتر و پایدارتر است». (اعلی، آیه ۱۷) همچنین در قرآن درخصوص کارهای خیر و مصادیق آن صحبت شده است که یکی از آنها خیررسانی و نیکی در حق مردم است. از ائمه اطهار(ع) نیز در این زمینه رهنمودهایی برای ما به یادگار مانده است. در حدیثی از پیامبر(ص) میخوانیم: «خَیْرُکُمْ مَنْ یُرْجی خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ؛ بهترین شما کسی است که به خیرش امیدوار و از شرّش در امان باشند». (نهجالفصاحه، ح۱۵۲۶) ایشان در بیان دیگری چنین فرمودهاند: «عمر خود را در کار نیک صرف کنید و خود را در معرض نسیمهای رحمت الهی قرار دهید. همانا خداوند، نسیمهای رحمتی دارد که به هر کس از بندگانش بخواهد با آنها بهره میدهد. از خداوند بخواهید عیبهای شما را بپوشاند و هراس شما را به ایمنی بدل سازد». (معجم الکبیر: ۱/۲۵۰/۷۲۰)
مردم از بدی شما در امان باشند
در رهنمود دوم، امام معصوم(ع) از کلیدواژه دیگری با عنوان شر سخن میگوید. همانطور که میدانیم شر در برابر خیر قرار گرفته است. مصادیق «شر» در قرآن و روایات گاه یک خصوصیت در انسان هستند و گاه عملی که از ما سر میزند، همچنین افرادی به عنوان مظهر شر معرفی شدهاند. ازجمله خصائص میتوان از بخل و سوءظن نام برد و درخصوص افراد به شخصی که تعقل نمیکند، رهبر و حاکم ظالمی که گمراه شده و گمراه میکند و فردی که مردم برای در امان ماندن از شرش و از روی ترس، اکرامش میکنند، اشاره شده است. همچنین فرد ظالم، شخصی که عذرخواهی نمیپذیرد و کسی که از مردم میترسد ولی از خدا نمیترسد در این دسته جای گرفتهاند.
خیر اندک دیگری را بسیار ببیند
در معیار سوم، امام رضا(ع) میفرماید: «اگر کسی به شما خیر کمی رسانید، آن را زیاد ببینید». این معیار، یکی از توصیههای مشهور در آموزههای دینی ماست. اینکه خوبی، هر چند کوچک را بزرگ دیده و شکر و سپاس آن را بجا بیاوریم. در حدیثی از امام سجاد(ع) درباره سپاسگزاری چنین میخوانیم: «امام سجاد(ع) به بعضی از فرزندانش سفارش کرد: ای فرزندم خدا را بهخاطر نعمتی که از دیگران به تو میرسد سپاسگزار باش و به کسی که از تو قدردانی کرد عطا کن، چرا که وقتی نعمتی سپاسگزاری شود از بین نخواهد رفت و وقتی ناسپاسی شود، دوام نخواهد یافت». (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۴۹)
خوبی خود را اندک ببیند
در مقابل، امام(ع) از ما میخواهد «اگر به کسی خیر زیادی رساندید، خوبیتان را کم بشمارید». در این خصوص خوب است به این نکته اشاره کنیم که این توصیه به معنی کوچک شمردن کار خیر نیست. آنچنان که امام علی(ع) میفرماید: «کار خیر انجام دهید و هرگز چیزی از آن را کوچک مشمارید، چرا که کوچکش بزرگ و کمش افزون است». (بحار، ج ۷۱، ص ۱۹۰) اما این عمل خیر نباید موجب عجب و غرور در ما شود. خوب است به یاد داشته باشیم فرصت نیکی رساندن به دیگران نعمتی است از جانب خداوند که باید شکرگزار آن باشیم. امام حسین(ع) در این باره فرمود: «نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شماست؛ از این نعمت افسرده و بیزار نباشید». (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۲۰۵) این نکتهای است که امام رضا(ع) در رهنمود بعدی خود به آن پرداخته و میگوید: «هرقدر از شما طلب کمک کردند دلتنگ و نگران نشوید». در حقیقت در مکتب اهلبیت(ع) نیازهای مردم نعمتی از سوی خداوند است و لازم است آن را غنیمت شمرده و در رفع آن کوشا و پیگیر باشیم.
یا دانشآموز باشد یا معلم
دیگر عملی که خستگی و دلزدگی از آن، نشانه نقص است، کسب دانش و تلاش در مسیر دانایی است. امام رضا(ع) در ادامه سخن خود در این باره میفرماید: «هیچ وقت از دانشطلبی و کسب آگاهی خسته نشوید»؛ معیاری که در مکتب اهلبیت(ع) اهمیت ویژهای دارد. امام صادق(ع) فرمود: «دوست ندارم جوانی از شما را جز بر دو گونه ببینم: دانشمند یا دانشجو». (امالی طوسی، ص۳۰۳) حضرت در سخن دیگری متر و معیاری برای این دانشطلبی و معلمی ارائه میدهد؛ «هر کس برای خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگی یاد شود و گویند برای خدا آموخت و برای خدا عمل کرد و برای خدا آموزش داد». (الذریعه الی حافظ الشریعه (شرح اصول کافی) ج۱، ص۵۶) اما در ادامه این سخن، ایشان دو معیار را تعیین کرده که به نوعی میتوان گفت میزانی در مسیر بندگی ماست، زیرا در این دو معیار، سخن از انتخاب میان خلق و خداوند است. امام(ع) در این باره میفرماید: «فقر در راه خدا را از توانگری بیشتر بپسندید» و «خواری در راه خدا را از عزت با دشمنان بیشتر بخواهید». عزت حقیقی نزد خداوند، اولیا و دوستداران ایشان است. امام حسن(ع) در روایتی چنین میفرماید: «... خداوند متعال فرموده است: و عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است». (بحارالانوار، ۴۴/۱۰۶/۱۵)
دل از شهرت به تنگ آمد زهی رندی و گمنامی
همچنین در متر و معیار امام هشتم شیعیان گمنامی بیشتر از شهرت طرفدار دارد، آنگاه که میفرماید: «دوستدار گمنامی باشید نه پر نامی» و دوری از خودپسندی بهتر از تکبر و خودبرتربینی است، زیرا به عنوان معیار دهم چنین میفرماید: «همه را از خودتان بهتر و پرهیزکارتر بدانید». امام علی(ع) در مزمت خودبرتربینی چنین میفرماید: «شَرُّ النّاسِ مَنْ یَری اَنَّهُ خَیْرُهُمْ؛ بدترین مردم کسی است که خود را بهتر از دیگران بداند». (غررالحکم، ج۴، ص ۱۶۸، ح ۵۷۰۱)




نظر شما